جاودانه ترین ترانه تاریخ
جاودانه ترین ترانه تاریخ همان تواشیح یا سرود معروف «طلع البدر علینا من ثنیات الوداع» که به مناسبت حلول ماه ربیع الاول مورد بررسی واقع می شود...
اول ماه ربیع الاول سال اول ه.ق مصادف است با هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از مکه به مدینه.
داستان هجرت پیامبر(صلی الله علیه وآله) به اختصار این است که عده ای از سران و متمکنان شهر یثرب(که بعد از ورود پیامبر (صلی الله علیه وآله) بدانجا مدینه خوانده شد) با آن حضرت پیمان بستند که در صورت هجرت پیامبر به آن شهر، به آیین اسلام بگرایند.
مشرکان قریش که خیال قتل پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در سر می پروراندند با طرح توطئه ای شوم، افرادی چند از قبایل مختلف فرا خوانده شبانه به خانه رسالت هجوم آوردند.
خداوند متعال پیشتر، پیامبرش را از این توطئه آگاه ساخته و به درخواست وی، حضرت علی (علیه السلام) در بستر ایشان آرمیدند.آنگاه وی همراه با ابوبكر رو به سوی شهر یثرب نهاده در میانه راه برای اینکه از شر مشرکان ایمن باشند به غار ثور پناه آوردند.
مشرکان به سرعت از پی ایشان تا دم غار آمده اما تار تنیده عنکبوت بر دهانه غار و آشیانه کبوتری در میان انبوه تارها، دو اعجاز دیگری بود که مانع ورود مشرکان بدان غار گردید.
شرح این واقعه در سوره مبارکه توبه آیه چهلم چنین آمده است:
"إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ كَفَرُوا ثَانِی اثْنَینِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ وَأَیدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِینَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِی الْعُلْیا وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ.«توبه/40»
اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد؛ (و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت؛) آن هنگام که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود (و یک نفر بیشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در این موقع، خداوند سکینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید، او را تقویت نمود؛ و گفتار (و هدف) کافران را پایین قرار داد، (و آنها را با شکست مواجه ساخت؛) و سخن خدا (و آیین او)، بالا (و پیروز)است؛ و خداوند عزیز و حکیم است!"
و اما روایت "طلع البدر علینا..."
پیامبر(صلی الله علیه وآله) چندین روز پی در پی راه می سپرد تا اینکه بالاخره در روز جمعه شانزدهم ربیع الاوّل سال اول هجری بر مردم یثرب وارد شد.
چنانکه سیره نویسان و مورخان آورده اند در آستانه ورود پیامبر(صلی الله علیه وآله) آنگاه که مرکب پیامبر(صلی الله علیه وآله) از ثنیه الوداع- نام محلی در ابتدای مدینه - سرازیر شد غریو شادی مدینه را فرا گرفت و خیل عظیمی از مردمان آن دیار شادمانه و هلهله کنان در مراسم باشکوهی به استقبال آن حضرت شتافتند.
در این میان عده ای از کنیزکان و دختران یثرب دف زنان زمزمه می کردند:
طَلَع البـدر علـیـنـا من ثَنیّات الوداع
وَجَـبَ الشُکر علینا مـا دعـا لله داع
شعر یاد شده که از نظر مضمون، فنون بلاغی و دیگر صنعت های شعری، پهلو به پهلوی سروده های بلند آوازه عصر جاهلی مشهور به "معلقات سبعة" می زند، نخستین بار در کتاب "دلائل النبوة" نوشته ابوبکر احمد بن حسین بیهقی شافعی سره نویس مشهور شافعی مذهب آمده است.
هر چند عده ای از دانشمندان معاصر در صحت و سقم این روایت تردیدهای جدی روا داشته اند اما پس از بیهقی کثیری از محدثان و مورخان متقدم چون ابن حبان (الثقات: 1/131)، ابن عبدالبر (التمهید: 14/82)، ابن قیم(زاد المعاد: 3/551)، ابن کثیر (السیرة النبویه: 2/269) و سمهودی (وفاءالوفاء:1/262) و دیگران آن را روایت کردهاند.
عده ای از قاریان، مقریان و مبتهلان بزرگ عصر طلایی تلاوت مصراز اکبر القراءاستاد مصطفی اسماعیل و ام کلثوم گرفته تا مُرتّل معروف، استاد مشاری العفاسی در عصر حاضر و اخیرا تنی چند ازخوانندگان اسلامی مانند سامی یوسف، ملا باسم، یوسف اسلام و... به اجرای این سروده زیبا در سبکها و قالبهای مختلف لحنی و موسیقیایی پرداخته اند. (در اینجا ببینید)
متن تواشیح عربی طلع البدر علینا به همراه ترجمه
ابیات نخستین این سروده ممتاز آنگونه که در کتابهای سیره و تواریخ آمده چنین است:
طلع البدر علینا من ثنیات الوداع
ما شب چهارده از گردنه وداع بر ما طالع شد.
وجب الشكر علینا ما دعى لله داع
شکر خدا بر ما واجب است؛ تا هنگامی که ندای دعوت به سوی خدا طنین انگیز باشد
أیها المبعوث فینا جئت بالأمر المطاع
ای که بر ما مبعوث شده ای، تو با دستوری پذیرفته آمدی
جئت شرفت المدینة مرحباً یا خیر داع
آمدی و با ورودت مدینه را شرافت دادی ، خوش آمدی ای بهترین دعوت کننده
اما برخی از شاعران خوش قریحه عرب در ادامه این اشعار چنین سروده اند:
طلع النور المبین نور خیر المرسلین
نور آشکار طلوع کرد ، نور بهترین پیامبران
نور أمن و سلام نور حق و یقین
نور امنیت و سلامتی ، نور حق و یقین
ساقه الله تعالى رحمة للعالمین
خداوند او را به سوی ما فرستاده ، رحمتی برای جهانیان
فعلى البر شعاع وعلى البحر شعاع
پس شعاع نورش در خشکی و دریا منتشر شده است
مرسل بالحق جاء نطقه وحی السماء
پیامبری که به حق آمده ، سخنش وحی آسمانی است
قوله قول فصیح یتحدى البلغاء
گفته هایش زیبا و فصیح ، سخن وران را به مقابله می طلبد
فیه للجسم شفاء فیه للروح دواء
(سخنانش) درمانی برای جسم است
(سخنانش) دارویی برای روح است
أیها الهادی سلاماً ما وعى القرآن واع
ای هدایت کننده سلام و درود بر تو باد
تا زمانی که درک کننده ای قرآن را درک کند
جاءنا الهادی البشیر مطرق العانی الأسیر
به سوی ما هدایت کننده و بشارت دهنده ای آمده
رهایی بخش مصیبت زده و اسیر
مرشد الساعی إذا ما أخطأ الساعی المسیر
راهنمای تلاشگر زمانی که به بیراهه رود
دینه حق صُراح دینه ملك كبیر
دینش حق آشکار است ، دینش دولتی بس بزرگ است
هو فی الدنیا نعیم وهو فی الأخرى متاع
که در دنیا خوشبختی است و در آخرت سعادت
هات هدی الله هات یا نبی المعجزات
بیاور هدایت خدا را بیاور ای پیامبر معجزات
لیس للات مكان لیس للعزى ثبات
مکانی برای (بت) لات و آرامشی برای عزی نیست
وحّد الله ووحد شملنا بعد الشتات
توحید خدا را بیان کن بعد از متفرق شده ما را متحد بگردان
أنت ألفت قلوباً شفها طول الصراع
شما قلب ها را به هم پیوند دادید ، از خستگی جنگ و جدل های طولانی رهانیدی
طلع البدر علینا من ثنیات الوداع
ما شب چهارده از گردنه وداع بر ما طلوع کرد
وجب الشكر علینا ما دعى لله داع
شکر خدا بر ما واجب است
تا هنگامی که ندای دعوت به سوی خدا طنین انگیز باشد
أیها المبعوث فینا جئت بالأمر المطاع
ای که بر ما مبعوث شده ای ، و با دستوری پذیرفته آمدی
جئت شرفت المدینة مرحباً یا خیر داع
با ورودت مدینه را شرافت دادی ، خوش آمدی ای بهترین دعوت کننده
دیدگاهها
سلام جاودانه ترین اثر همونی که از دوران نوجوانی دوست داشتم خیییلی جالبه هر وقت گوش میدم بازم تازه هست برام ممنون اجرتون باصاحب الزمان
علیکم السلام
سلامت و موفق باشید